اجداد نگارنده کتاب ایران در جنگ بزرگ از مردان علم و ادب و تاریخ بودهاند و نفوذ آنان در تربیت وی تأثیر داشته است. از عنفوان جوانی همانکه خواندن و نوشتن را آموخت و چشم به مجلدات ناسخالتواریخ دوخت، آرزو داشت دنبالهی کار نیاکان خویش را پی گیرد و در تاریخ معاصر ایران یادگاری باقی گذارد.
شهرت خاندان سپهر، حتی در ماورای سرحدات ایران انعکاس داشت و ارزش آثار او مورد توجه مستشرقین و مورخین عالم قرار گرفته بود. نویسنده و دیپلماتی نامی، چون کنت دو گوبینو فرانسوی در کتاب سه سال در آسیا با تکریم از مؤلف ناسخالتواریخ، نام برده است که غرور ملی هر ایرانی را تحریک میکرد و نگارنده کتاب ایران در جنگ بزرگ هم به نام پدر بزرگ و بزرگوار خود فخر میکرد و در آرزوی خویش ثابتقدمتر میشد.
در اواخر ماه مه 1914، یک تصادف ساده نگارنده کتاب ایران در جنگ بزرگ را به مقصود نزدیکتر ساخت. در یکی از روزهای پذیرایی مادام مرنار بلژیکی، خانم خزانهدار کل ایران با یک جوان همسن خود، مسیو فن هنتیک ، نایب سفارت آلمان آشنا شد. دامنهی صحبت آنها از آب و هوا و ادبیات به سیاست کشید. نگارنده کتاب ایران در جنگ بزرگ از مظالم همسایگان نالید و از مداخلهی آنان در سرنوشت ایران شکایت کرد. فن هنتیگ گفت: « میدانم که تهدیدی مانند کابوس، در افق این کشور نمودار است؛ همان دشمنان شما هستند که علیه آلمان همدست شدهاند و با کمک فرانسه، ائتلاف مثلث تشکیل دادهاند. ما آلمانیها نزدیکی با ایران را از صمیم قلب طالب هستیم.»
او نگارنده کتاب ایران در جنگ بزرگ برای روز بعد به منظور معرفی به وزیرمختار آلمان به سفارتخانهی آلمان دعوت کرد. عقاید و نظریات نگارنده کتاب ایران در جنگ بزرگ به نوعی در پرنس هانری سیویکم دو رویس، وزیرمختار مؤثر افتاد که در پایان مذاکرات عضویت سفارت را تکلیف کردند و او بدون تردید پذیرفت. پساز دو روز، از ریاست دارالترجمهی ادارهی گمرک استعفا و از ابتدای ژوئن 1914، به سمت منشی اول سفارت امپراتوری آلمان شروع به خدمت کرد.
از آن روز، دریچهی زندگی تازهای به روی وی باز شد. وی حدس میزد که شغل جدید، او را با حوادث خطیری که برای ایران در حین تدارک است، مواجه میسازد. بدینسبب روحش در آسایش نبود، اما نمیتوانست تصور کند که درست بعداز دو ماه، جنگ بزرگ بینالمللی آغاز خواهد شد و سنگینی بار مسئولیتی عظیم، مستقیماً بر شانههای ناتوان او فشار خواهد آورد. این مسئولیت را با طیب خاطر استقبال کرد. هنگامی که دانست وی شاهد و ناظر سوانح تاریخی مهمی هست و خواهد توانست وقایع روزانه و عکسالعمل آنها را یادداشت کند و بعدها از روی آن به تألیف و تدوین کتابی توفیق یابد و بدین ترتیب آرزوی طفولیت خود را برآورد، بر خود بالید. این بود که علیرغم گرفتاریهای بیشمار و کار شانزده ساعته در روز، از این اقدام غفلت نورزید و نگذاشت کوچکترین نکتهای از قلم بگریزد.
عضویت در یک سفارت بزرگ خارجی ایجاب میکرد که در کلیهی تشریفات رسمی شرکت کند. از نخستین ماههای بروز جنگ، تماس مداوم با رجال مملکت داشت. ملاقات با ارباب جراید، رؤسای عشایر، وکلای ملت، وزرا، علما و حتا شاه جزئی از وظایف من شمرده میشد.
پیشبینی جزئیات وقایع آینده و تعیین قبلی روش کار از مختصات آلمانها است. از آن روز که طرح راهآهن بغداد را ریختند، منظورشان بسط نفوذ آلمان تا خلیج فارس بود. آنها میخواستند یک صخرهی محکمی از مجموع ممالک اسلامی از بُسفور تا پامیر به وجود آورند. مسلم بود که در موقع جنگ، از عملیات در ایران و افغانستان نیز غفلت نخواهند کرد و به قول ژنرال ماکمن در هر جزیرهی گندیده و دورافتاده و هر تخته سنگ وسط خلیج فارس یک قنسولگری آلمان سبز شدهبود. فعالیت آلمانها روزبهروز گسترش مییافت و به شعبههای گوناگون منشعب میشد. تبلیغات آنها در میان مردم دست انتلیجنت سرویس انگلستان را از پشت بسته بود. از جمیع عوامل اجتماعی، از تعصب مذهبی، از وطنخواهی، از مناعت ملی، حتی از نفعپرستی افراد استفاده و با هر کس به زبان خود او صحبت میکردند و منظور واقعی خویش ، یعنی ورود و راندن به طرف شرق را در پس پردهی این وسایل متنوع مستور میداشتند. در میان نسل جوان و تحصیلکردهی ایران افکار جدید پیدا شده و حس وطندوستی شدت یافته بود. آلمانها بیشاز هر چیز از این احساسات بهرهبرداری میکردند، به طوریکه نگارنده نیز، علاوه بر تکالیف اداری، با دل و جان به مراد و منظور آنان کمک میکرد.
باری بر سر سخن بروید و به مطلب بگرایید. سالها سپری شد و یادداشتهای من در گوشهای پنهان به فراموشی میرفت. برای نشر آنها هر موقع مانعی از هر قبیل رخ میداد تا بالآخره پساز سیوهشت سال که از پایان جنگ میگذرد، با اینکه زمانه از تازگی رنگ آن وقایع کاسته است، معذالک عزم کردهاید که سکوت اضطراری را بشکند و حاصل سالها مطالعات و تجارب مستقیم خود را به رسم تحفهای ناچیز تقدیم عامه بدارد و شرح بدبختیهای گذشته و علل حب و بغض ایرانیان نسبت به بیگانگان را از زبان خامه به نامه بیاورد.
نویسنده کتاب ایران در جنگ بزرگ اطمینان میدهد که این کتاب را با بیطرفی کامل تألیف و نسبت به هیچ ملت و هیچ فردی غرض خاصی نداشتهاست. سعی وافی به کار برده تا بر روی حوادثی که در تاریکی فرورفتهاند، پرتو افکند و حقیقت تاریخی را از استتار بیرون آورد. امیدوار است خوانندگان گرامی نیز با همان نیت و با همان حس بیغرضی به قرائت این صفحات مبادرت ورزند و از وقایع نزدیک به این عهد، اما دور از خاطرها آگاه شوند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.