در کتاب سدههای گمشده، جلد ششم ابتدا تا گم شدن جلالالدین و جاافتادن فرمانروایی مغولها، او را دنبال خواهیم کرد و تاریخ خوارزمشاهیان و مغولها را توأمان خواهیم خواند و سپس فقط به مغولها خواهیم پرداخت، که هرکدامشان که سر از ایران درآورد، این سرزمین را میهن نخست خود پنداشت.
اما در آغاز کار به این باور خود اشاره میکنم که برخلاف برداشت تقریبا عمومی، در لشگرکشی مغولها به ایران، تقریبا جز امیران، سرداران، فرماندهان و افسران مغول، عنصر مغولی، تقریبا حضوری فعال نداشته است و مغولها برای سپاهیان خود، بیشتر از ترکهای مزدور که به فراوانی در اختیار داشتهاند، سود جستهاند. چنین است که همه نویسندگان تاریخ مغول و مورخی مانند رشیدالدین فضلالله که خود یکی از وزیران بزرگ تاریخ مغول است، به جای مغولها از تتارها و تاتارها استفاده میکنند و از همین روی است که برای حدود یکونیم قرن سلطه بیچون و چرا و تمان عیار مغولها بر ایران، جز اصطلاحهایی در پیوند با اردوکشی و سپاه گردانی، در مقایسه یا ترکها، یادگاری از حضور مغولها برجای نمانده است. بلکه حضور نظامی مغولها با سپاهیان ترک خود در ایران، سبب جاافتادن بیشتر ترکها در ایران شده است و امروز حتی نمیتوان یک نفر از مغولهای دوره فرمانروایی آنها را در ایران یافت. درحالیکه در مورد ترکها چنین نیست. ترکهای سلجوقی، که پیش از مغولها به ایران سرازیر شدند، امروز هم تا آن سوی قسطنطنیه مجمعالجزایری ترکنشین را در اختیار دارند.
در کتاب سدههای گمشده، جلد ششم کمکم سفرنامهها نیز جایی خواهند داشت. مانند سفرنامههای ابن بطوطه که در مجلد پیش هم حضور داشت، و به شیوه خود بر آگاهی ما از تاریخ اجتماعی روزگاری که در آن هستیم خواهند افزود.
پیدایی سدههای گمشده
در تاریخ دورهی اسلامی ایران، فرمانرواییهایی ظهور کردند خالص و بومی که بر بخشهای حساسی از ایران فرمان راندند و از همین روی است که در تاریخ ایران جایگاهی ارجمند دارند. به ویژه اینکه اینان توانستند برای نخستینبار پساز شکست ایرانیان از عربها نقشی تعیینکننده در رویارویی با بغداد داشته باشند
البته باید که به اینان، شهریاران به اصطلاح «گمنامی» را هم افزود که هر کدام، روزگاری کوتاه در گوشهای از ایران گردنافزاری کرده و به سامان فرمان راندند. پرداخت به آنها، مانند «شهریاران گمنام کسروی»، نیاز به جایی مستقل و جایگاهی مستقل در تاریخ عمومی ایران دارند
تاریخنگاران به هنگام نگارش تاریخ عمومی ایران که ناگزیر به سبب پرهیز از آشفتگی، ناگزیر از بیاعتنایی به این شهریاران میشوند، به دغدغههای پنهانی گرفتار میآیند
ازیرا واژهی «گمشده» برای «سدهها» گزیده شد تا تاریخ رویدادهای این سدهها که در حقیقت گم شده و ناپیدایند و برای نگارنده تنها توان یافتن نشانههایی از آنها وجود دارد. نشانههایی که به هیچ عنوان نمیتوان بیتفاوت از کنار آنها گذشت. انسان دلبستهی همه نشانههایی است که از گذشته و از گذشتگانش بر جای ماندهاند. انسان اگر توانایی صرف نظر کردن از هویت و گذشتهی خود را میداشت، تاریخ هرگز نوشته نمیشد. تاریخ نیانبان نفیرها و شادیهای انسان است! انسان هرگز از بازگشت به خاطرهی این نفیرها و شادیها بینیاز نخواهیم و اینگونه است که «سدههای گمشده» آفریده میشود
برای دیدن مجلدهای دیگر به لینک های زیر مراجعه کنید:
سدههای گمشده، جلد اول : آشتی با تاریخ فروپاشی ساسانیان تا برآمدن صفاریان
سدههای گمشده، جلد دوم : آشتی با تاریخ، صفاریان، سامانیان، غزنویان و غوریان
سدههای گمشده، جلد سوم : آشتی با تاریخ، دیلمیان، علویان، آل زیاد و آل بویه
سدههای گمشده، جلد چهارم : آشتی با تاریخ،سلجوقیان
سدههای گمشده، جلد پنجم : آشتی با تاریخ، اتابکان ـ لـله شاهان
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.