پرده دوم از نمایشنامه شهرزاد
وزیر: بانوی من! به سخنان من گوش نمیدهی؟
شهرزاد: آری…
_ مثل اینکه میگویید حرفهایم پوچ است.
_ هرگز!
_ لبخند شما، مرا بدگمانتر میکند؛ مرا میترساند لبخند پیچیدهای است. نمیدانم از روی تمسخرست یا تأسف؟
_ چرا، به چه سبب؟
_زیرا من …
_ میفهمم چه میخواهی.
_ هرگز، هرگز… این را نمیخواهم.
.
.
.
توفیق الحکیم
توفیق الحکیم نویسنده بزرگ معاصر عرب، در سال 1902، در اسکندریه در خانوادهای متوسط زاده شد. پدرش که قاضی و مستشار دادگاههای دادگستری بود، میخواست فرزندش به همان راهی برود که خود رفته است، ولی توفیق به هنر نمایش گرایش داشت و غالبا با دستههای بازیگران دورهگرد در سیروسفر بود، حتا درس را چندان جدی نمیگرفت…
مقامات بالا از انتشار آثار توفیق الحکیم خشنود نبودند. چند بار تهدیدش کردند که سرانجام توقیف و تحویل محاکم میدهند. ولی از اعتراض افکار عمومی بیم داشتند، زیرا توفیق در میان روزنامهنگاران هواخواهان بسیار داشت.
از توفیقالحکیم 65 داستان و نمایشنامه برجای مانده و بسیاری از این آثار به زبانهای دیگر ترجمه شده است. یکی از آنها نمایشنامه شهرزاد است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.