خروس مرده است؛ اینگیرید نول، ترجمه عذرا جعفرآبادی

خروس مرده است»، رمانی بلند و جنایی-پلیسی از سرگذشت دختری تنها در شروع دوران یائسگی و عشقی پرشور برای معلم دبیرستانی که برای از میان بردن رقبای خیالی به قتل سه تن اقدام می‌کند. سرانجام این عشق پرشور، پرستاری از معلم است که در حادثه‌ای قطع نخاع شده‌است

  راوی داستان، اول شخص و قهرمان اصلی داستان است. دختری تنها که داستان را با معرفی پیردخترانی که معلم او بوده‌اند، آغاز می‌کند. او در یک دفتر بیمه کار می‌کند. او از قانون‌مندترین افراد دفتر به‌شمار می‌آید. هیچ یک از همکاران دفتر، به جز بیرترین بانوی کارمند، با او هم‌کلام نیستند. او احساس می‌کند که رئیس به او بی‌میل نباشد

در یک مجلس ادبی که او بی‌علاقه به همراه با دوست دوران مدرسه‌اش شرکت می‌کند. دوستش زنی مجرد است که با سه فرزندش زندگی می‌کند. قهرمان به سخنران جلسه دلبسته می‌شود. سخنران معلم دبیرستان و نویسنده است، معلم با دو فرزند و همسری که معتاد به الکل زندگی می‌کند. نویسنده زندگی خانوادگی درهم ریخته‌‌ای دارد. همسر او در مرکز ترک اعتیاد بستری است.

 در قهرمان داستان درر پی‌گیری معشوق در محله‌‌ای خلوت از شهر، در حیاط خانه‌ی نویسنده شاهد درگیری لفظی نویسنده و همسر است. همسر علت اعتیادش را به حساب بی‌اعتمادی و زن‌بارگی نویسنده می‌گذارد. معلم از خیانت زن سخن می‌گوید. زن علت خیانت خود را به چاپ کتاب نویسنده نسبت می‌دهد. نویسنده دست به اسلحه می‌برد. همسر زخمی می‌شود. قهرمان به معرکه وارد می‌شود. در این رویارویی، همسر زخمی به قتل می‌رسد. و معلم درگیر پلیس. قهرمان از معرکه گریخته است. قهرمان دوست هم‌کلاسی خود را با این تصور که قصد دست‌یابی به معلم را دارد به قتل می‌رساند. زن دیگری که همسر دوست معلم است و با او سروسرّی دارد نیز کشته می‌شود. پلیس پیگیر پرونده است و به پیردختر عاشق مضنون شده‌است، در آپارتمانش به قتل می‌رسد

 قهرمان از معلم می‌خواهد به او کمک کند تا جنازه را معدوم کنند. معلم ناچار به پذیرش است. در مسیر خودرو به دره سقود می‌کند. جنازه می‌سوزد. معلم از خودرو بیرون می‌افتد و قطع نخاع می‌شود. او در آسایشگاهی بستری می‌شود. قهرمان داستان، بدون دریافت هیچ بهره‌ی عشقی، تنها کسی است که به او سر می‌زند و پرستاری‌اش می‌کند. د

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *